وضعیت کلی روستاهای بیدرواز ( بیرواس ) ، کیمنه ، هانی گرمله و دزآور قبل از جنگ تحمیلی :
مردم این منطقه به دلیل موقعیت جغرافیایی و وضع ناهمواریها بیشتر به باغداری و دامداری مشغول هستند، باغداری در این منطقه با توجه به شرایط نامساعد طبیعی فعالیت بسیار دشواری بوده(کرت بندی کوهپایهها)و از جمله مهمترین محصولات باغی این منطقه میتوان به گردو، توت، انگور، انار، انجیر و ...اشاره نمود. دامداری روستائیان در این منطقه بصورت ثابت بوده، و جهت تعلیف دامها در فصول گرم از مراتع و در فصول سرد از ذخیر علوفه کاهدان استفاده میشده است. گاو، گوسفند و بز دامهای روستاییان را تشکیل میداده و به علت ظرفیت محدود کاهدانها و طولانی بودن فصل سرما در منطقه، معمولاً تعداد دامهای خانوارها محدود بوده و این مورد یکی از دلایل رایج بودن چندین فعالیت در سطح روستاها بوده است. نوع نژاد دامهای روستائیان این منطقه عموماً از نژادهای کردی بوده و سهم مرتع[1]هر یک از اهالی روستا از قدیم مشخص و معین بوده است. شغل کسابت و خرید و فروش از سوی روستاییان برای کسب درآمد بیشتر صورت میگرفته است(مرادی،1376).
خودکفایی و مستقل بودن و در سطوح پایینتر، سخت کوشی، قناعت، سادگی، معماری، کانال کشی(انتقال آب)، بهداشت، کرت بندی(تلان بندی)و ... از جمله ویژگیهای مردم این منطقه میباشند که خودی و غیر خودی(ادموندز)را به شگفت وا داشته است[2]. در روستاهای این منطقه سهم آب زراعی هریک از اهالی بر حسب ساعت مشخص گردیده و این سهم بصورت یک حق از قدیم الایام شناخته شده، و کمتر اختلافی در مورد تقسیم آب بوجود آمده است.
به لحاظ تشکیلات و واحدهای اجتماعی(بعد از خانواده)میتوان هوز، تیره و طایفه را نام برد(البته نه در معنای ایلی آنها)، بطوریکه بر این اساس ریشسفیدان و بزرگان مورد احترام و تکریم واقع شده و به عنوان معتمدین در میان افراد وابسته و اهالی ایفای نقش میکنند. در این منطقه بیشتر بار زندگی بر دوش زنان بوده و نقش زنان در فعالیتهای اجتماعی، اقتصادی و ... اگر بیشتر از نقش مردان نبوده باشد، از آن هم کمتر نبوده است.
در میان مردم از دیرباز فرهنگ مشارکتی و شورایی وجود داشته و در جای جای تاریخ مردم این منطقه میتوان نشانههایی از چنین فرهنگی را مشاهده نمود؛ که از آن جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد: همکاری و مشارکت در برنامهریزی برای درو و گردآوری علوفه مراتع، همکاری در فصل برداشت محصولات باغی، مشارکت در برگزاری مراسم و اعیاد مذهبی(مراسم مولودی پیامبر اکرم(ص) و ...)، همکاری و مشارکت در نظام تقسیم آب(میرآب)، حل مسائل اجتماعی بصورت شورایی، رفتن به کاروان(جهت مبادله محصولات باغی با محصولات زراعی بصورت تهاتری یا کالا به کالا)و ....
[1] در اصطلاح محلی به آن « آلف جار » می گویند.
[2] ملا عبدا.. قاضی اورامانی در گزارش تاریخ اورامان خود به نقل از یکی از مهندسان برجسته آبیاری آورده است: او چیزی ندارد که در زمینه کرت بندی و کانال کشی در مناطق کوهستانی به مردم منطقه بیاموزد.